همزمان با ایام ولادت با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها و شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ، دو بانوی بزرگ جهان اسلام ، سروده ای از گوته شاعر بزرگ آلمانی در ستایش زنان برگزیده تقدیم می گردد.

فاطمه اسطورهء دوست داشتنی

 ولفگانگ گوته ، شاعر پر آوازهء آلمان در دیوان معروف غربی – شرقی خود که باید به حق آن را پل فرهنگی غرب و شرق نامید ، به عنوان یک متفکر غربی ، نگرش خود از فرهنگ شرقی – اسلامی را به تصویر کشانده است. در قطعه ای که ذیلاًً می آید « گوته » تحت تاثیر جایگاه کرامت آمیز و والای زن در تفکر اسلامی ، مقام زنان را ستوده است و به طور خاص از 4 زن برتر تاریخ یعنی زلیخا – مریم – خدیجه و فاطمه به عنوان سمبل ها و الگوی زنان نام می برد و از میان 4 زن ، بیشترین ستایش را نثار « فاطمه » می نماید که هم « دختری نمونه » برای پدر و هم » همسری نمونه «برای شوهر و هم « الگویی نمونه » برای تاریخ می باشد .

ترجمه از آلمانی : آیة الله سید عباس حسینی قائم مقامی

Auserwählte Frauen
 
Frauen sollen nichts verlieren,
Reiner Treue ziemt zu hoffen;
Doch wir wissen nur von vieren
Die alldort schon eingetroffen.
 Erst Suleikha, Erdensonne,
Gegen Jussuph ganz Begierde,
Nun, des Paradieses Wonne,
Glänzt sie der Entsagung Zierde.
 Dann die Allgebenedeite,
Die den Heiden Heil geboren,
Und, getäuscht, in bittrem Leide,
Sah den Sohn am Kreuz verloren.
 Mahoms Gattin auch! Sie baute
Wohlfahrt ihm und Herrlichkeiten,
und empfahl bei Lebenszeiten
Einen Gott und eine Traute.
 Kommt Fatima dann, die Holde,
Tochter, Gattin sonder Fehle,
Englisch allerreinste Seele
In dem Leib von Honiggolde.
 Diese finden wir alldorten;
Und wer Frauen-Lob gepriesen
Der verdient an ewigen Orten
Lustzuwandeln wohl mit diesen. 

زنان برگزیده
 
زنان را هیچ محدودیتی نباید
پیمانی پاک را برازنده است که آنان { بدان } امید بندند !
و ما اما ، فقط از چهار زن خبر داریم
که پیشتر به جهان برتر راه یافته اند
 نخست زلیخا ، آفتاب زمین
شوقی تمام به یوسف
و اینک { در } بهشتی سرشار از شادی
و او زیور گذشت و شکیبایی را درخشش بخشید
 و سپس { مریم } بانوی رحمت و برکت ،
مایهء نجات و رستگاری گمراهان را بزاد
و معاوضه کرد در رنجی گزنده و تلخ
پسر را دید بر صلیب ، از دست رفته !
 و نیز { خدیجه } همسر محمد !
برای او آسودگی و شکوهمندی آورد
و در طول زندگی سفارش می کرد
خدا یکی ، و عشق یکی !
 و آنگاه فاطمه می آید ، اسطوره ای دوست داشتنی !
دختر ، همسر ! معصوم و بی پیرایه .
فرشته گون ، روحی یکسره پاک و بی آلایش
در کالبدی زرّین عَسَلی
 ما این زنان را در آن جهان خواهیم یافت
و { نیز} هرآنکس که زنان را می ستاید
جایگاهی برجسته در سرای جاودان
دوست می داریم در { آرامشِ آن سرا } آنان را همراه باشیم

  منبع : دیوان شرقی غربی / یوهان ولفگانگ گوته  چاپ فرانکفورت 1988  انتشارات اینزل ، چاپ هشتم/ صفحه 112 و 113  ؛ مشخصات اصلی کتاب :West-östlicher Divan, Johann Wolfgang GoetheInsel Verlag ,1988 , Frankfurt am Main pp. 112 -113 لینک تصویری منیع 1 : http://books.google.com/books?id=WHDfAAAAMAAJ&pg=PA148&lpg=PA148&dq=goethe+Kommt+Fatima+dann,+die+Holde&source=bl&ots=ESuM2fSGf5&sig=OVhbQUJh3neMKhrx59nqy4T6X8A&hl=en&sa=X&ei=NYI-U6bUDZSqsATntoD4DA&ved=0CDsQ6AEwAw#v=onepage&q=goethe%20Kommt%20Fatima%20dann%2C%20die%20Holde&f=false لینک تصویری منبع 2 : http://www.kalliope.org/en/digt.pl?longdid=goethe20000829188