آيت‌الله سيدعباس قائم‌مقامي، مدير مركز اسلامي هامبورگ با حضور در خبرگزاري دانشجويان ايران و بازديد از اين مجموعه، به سوالات خبرنگاران ايسنا در زمينه‌هاي مختلف از جمله دلايل شكاف بين نسل جديد و سخنگويان ديني، زبان تبليغ ديني و ويژگي‌هاي مبلغ و نحوه مواجهه با مشكل دين‌گريزي در عصر جديد پاسخ گفت.

آيت‌الله سيدعباس قائم‌مقامي در گفت‌وگوي تفصيلي با خبرنگار فقه و حقوق خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ارزيابي از ايده‌هاي مربوط به شكاف نسل‌ها و دين‌گريزي در قرن اخير اظهار داشت: شكاف و انقطاع فرهنگ نسل‌ها يك واقعيت است ولي يك ضرورت نيست و برخلاف نظر عده‌اي، بنده عكس اين قضيه يعني تداوم و بازسازي منطقي نسل‌ها را يك ضرورت مي‌دانم.

وي گفت: متاسفانه عده‌اي معمولا در تحليل پديده‌ها در ميان دو ديدگاه افراطي و تفريطي گرفتار مي‌شوند، در اين مساله نيز به همان مطلق انديشي افراطي و تفريطي گرفتار آمده‌اند و متاثر از برخي نگاه‌هاي جهاني، شكاف نسل‌ها را يك ضرورت قطعي تاريخي پنداشته‌اند و ناگزير از تن دادن به آن شده‌اند و نتيجتا موجب كمرنگ شدن يا از بين رفتن بسياري از ارزش‌ها شده‌اند.

قائم مقامي گفت: در حال حاضر بسياري از متفكران و حتي سياست‌مداران جهان غرب متوجه شده است كه چه آسيب‌هايي از ناحيه‌ي نگاه‌هاي افراطي مدرن متوجه فرهنگ و تمدن و هويت اجتماعي آنها شده است حتي يكي از حساسيت‌هايي كه امروز در جهان غرب نسبت به خارجي‌ها وجود دارد ناشي از همين نگراني است كه نسبت به هويت اجتماعي خود پيدا كرده‌اند؛ البته گويا متهمي مظلوم‌تر از خارجي‌ها نيافته‌اند.

رييس مركز اسلامي هامبورگ خاطر نشان كرد: يك نگاه افراطي سنتي هم وجود دارد كه بر اين اعتقاد است كه بايد نسل‌ها تكرار شوند. اين عده بدون در نظر گرفتن تمايز نسل‌ها از خاصه‌هاي هويت‌بخش هر نسل غافلند لذا درصددند كه تاريخ را تكرار كنند.

وي شاخصه‌ي تفكر افراطي سنتي را ساده‌سازي مسايل و شبيه‌سازي‌هاي تاريخي دانست و افزود: وقتي در گذر تاريخ، تحولي رخ مي‌دهد، اين گروه سعي مي‌كنند مورد مشابهي را در گذشته تاريخي و حافظه‌ي تاريخي خويش بيابند و در چارچوب همان واقعه مساله را حل كنند.

سنت در دوران مدرن قابل بازسازي است

مدير مركز اسلامي هامبورگ، مسير اعتدالي اين مساله را شناخت ويژگي‌هاي هويت‌بخش و متمايز هر نسل دانست و يادآور شد: بنده با پدرم متفاوت هستم و نبايد تكرار مسير او باشم چنان‌كه فرزندم نيز نمي‌تواند در مورد بنده چنين باشد.

وي در عين حال خاطر نشان كرد: البته اين بدان معنا نيست كه تفاوت‌ها موجب رويارويي نسل‌ها شود زيرا به يك شكل منطقي مي‌تواند و بايد ارزش‌هايي كه در نسل گذشته است، در نسل بعدي ادامه پيدا كند. در بحث سنت و مدرنيته نيز هرگز تقابل مطلق بين مقولات مدرنيته و سنت را نمي‌پذيريم و سنت در دوران مدرن هم قابل بازسازي است.

بايد بحث دين و سخنگويان ديني از هم جدا شوند

مهمترين عامل تداوم منطقي نسل‌ها و ارتباط گذشته، حال و آينده، دين است

قائم مقامي در پاسخ به اين سوال ايسنا كه شكاف ميان علماي سنتي و علماي روشنگر تا چه حد شكاف بين نسل جوان و دين را افزايش مي‌دهد؟ گفت: بايد بحث دين و سخنگويان ديني از هم جدا شوند. دين داراي جوهره‌اي فطري است و بنابراين مهمترين عاملي كه مي‌تواند به تداوم منطقي نسل‌ها بيانجامد و بين آينده و حال و گذشته ربطي منطقي و پيوند مستحكم برقرار كند همان دين و عناصر آن است. دين ناظر به جوهر ثابت در وجود همه انسان‌هاست كه فراتر از تحولات عصري قرار داد و در هر زماني قابل تبيين و استدلال منطقي است.

اين پژوهشگر علوم ديني عنوان كرد: ممكن است تحولات عصري باعث غفلت از نيازهاي ديني و اصلي هر نسل شود اما اين غفلت تداوم‌پذير نخواهد بود و گرايش ديني به عنوان پديده‌اي ثابت در نهاد هر انساني خواهد بود. ما در جامعه خودمان شاهديم به كوچك‌ترين مناسبت‌هايي اين انگيزش‌ها و گرايش‌هاي ديني خود را نشان مي‌دهند.

قائم مقامي اظهار داشت: سخنگويان ديني كه بخش عمده آن را روحانيان تشكيل مي‌دهند، اگر نتوانند متناسب با تحولات عصري و نياز دنياي جديد با اتكاء به منابع اصيل ديني به پاسخ‌يابي مسايل بپردازند، اين نقص، اختلال زباني است و خدشه‌اي به اصل دين وارد نمي‌كند.

نكته‌ي مهم و اساسي براي سخنگويان ديني، بهره‌گيري از زبان تفاهم است

فقدان زبان تفاهمي موجب شده پاسخ‌هاي مناسب در متن دين به نسل فعلي ارايه نشود

مدير مركز اسلامي هامبورگ، نكته‌ي مهم و اساسي براي مبلغان و سخنگويان ديني را بهره‌گيري از زبان تفاهم عنوان كرد و افزود: متاسفانه توجه به اين زبان در ميان قشر روحانيون كم است و ما از اين جهت با خلاء مواجهيم.

وي اضافه كرد: فقدان اين زبان تفاهمي روحانيون با نسل فعلي موجب شده است كه متاسفانه پاسخ‌هاي مناسبي كه در متن دين وجود دارد، به وضوح به نسل فعلي ارايه نشود.

تفكيك ظواهر ديني با مناطات و ملاكات ديني، لازمه‌ي زبان تفاهمي است

اجتهادپذيري احكام و آموزه‌هاي ديني در اسلام در ساير اديان وجود ندارد

قائم مقامي، تفكيك ظواهر ديني با مناطات و ملاكات ديني را لازمه‌ي زبان تفاهمي برشمرد و اظهار داشت: اين همان چيزي است كه در فرآيند اجتهاد رخ مي‌دهد. يكي از امور مهمي كه در مواجهه با رهبران ساير اديان بر آن تاكيد مي‌كنيم و از افتخارات دين ما به شما مي‌رود، اصل اجتهادپذيري احكام و آموزه‌هاي ديني در اسلام است. چنين ويژگي در ساير اديان وجود ندارد.

وي گفت: البته اجتهاد در ديگر اديان رخ داده است ولي نتيجه آن، فاقد اصالت لازم بوده است يعني نمي‌شود نتيجه‌اي را كه بر اجتهاد در دين مترتب شده را دقيقا همان چيزي دانست كه دين خواسته است.

اجتهاد در حوزه‌ي اسلامي داراي اصالت ديني است

وي اضافه كرد: تفاوت اجتهاد در اسلام و ديگر اديان در اين است كه اجتهاد در حوزه‌ي اسلامي داراي اصالت ديني است. به عبارت ديگر خود دين و منابع دست اول آن، مكانيزم اجتهاد را طراحي كرده‌اند و بر اين مهم تصريح كرده‌اند كه مفاهيم ديني اجتهادپذيرند اما در ساير اديان چنين مكانيزمي وجود ندارد و لذا هرگونه اجتهاد ديني، خروج از اصالت‌هاي ديني است.

مدير مركز اسلامي هامبورگ گفت: اجتهاد يك پروسه‌ي دايمي است كه مهم‌ترين اثر آن به روز كردن و بازسازي پيام دين متناسب با تحولات عصري است و اين وظيفه مفسران و سخنگويان ديني است.

زماني مي‌توان گفت مردم دين‌گريز شده‌اندكه پيام دين واضح ارايه شده اما گرايش مناسب دريافت نشود

وي عنوان داشت: ما زماني مي‌توانيم ادعا كنيم كه مردم دين‌گريز شده‌اند كه پيام دين را به صورت واضح و دقيق به مخاطب ارايه كرده باشيم و گرايشي مناسب دريافت نكرده باشيم.

قائم مقامي با بيان اين‌كه بنده به هيچ وجه قبول ندارم كه مردم حتي در سطح جهاني دين‌گريز شده‌اند، اظهار داشت: وقتي پاپ ژان پل دوم در دو سال گذشته از دنيا رفت، ما صحنه‌هايي را از نزديك مي‌ديديم كه به نوعي تظاهرات ديني بود. ما شاهد بوديم كه كل غرب و مشخصا اروپا از اين واقعه متاثر و متاسف بودند و شايد تا آن روز هيچ‌كس فكر نمي‌كرد كه اين قدر گرايش ديني در نسل فعلي غرب زنده باشد.

تحليل‌گران به سرعت از كنار گرايش ديني نسل فعلي غرب در جريان فوت پاپ گذشتند

وي تاكيد كرد: اين مساله‌اي است كه تحليل‌گران به سرعت از كنار آن عبور كردند و به نظرم، جا داشت اتفاق اخير را پديده‌ي قرن بيست و يكم ناميد و برخلاف ديدگاهي كه قرن فعلي را قرن دين‌گريزي و مرگ معنويت مي‌نامد، وجود انگيزه‌هاي خفته دين‌جويي را مشاهده كرد.

عده‌اي در تلاشند تا افكار عمومي غرب را از اسلام و مسلمانان بترسانند

مدير مركز اسلامي هامبورگ در بخش ديگر از گفت‌وگويش با ايسنا، با تبيين شرايط ويژه غرب و نوع نگاهي كه در آن‌جا نسبت به اسلام وجود دارد، گفت: عده‌اي با شدت و قوت در تلاش هستند تا جامعه‌ي غربي و افكار عمومي غرب را از اسلام و مسلمانان بترسانند و البته اين داراي ريشه‌اي تاريخي است.

وي با بيان اين‌كه اين نگاه مي‌تواند ناشي از عدم درك صحيح اسلام باشد، افزود: بزرگ‌ترين روشنفكران غربي و اروپايي مثل مارتين لوتر كه در واقع بزرگ‌ترين اصلاحات را در حوزه‌ي ديني انجام داده‌اند، وقتي با اسلام مواجه مي‌شوند آن‌چنان نگاه بسته‌اي به آن دارند كه همانند مبارزه با وضعيت قرون وسطايي كليسا، سر ستيز با اسلام دارند.

مدير مركز اسلامي هامبورگ، با بيان اين‌كه در چند ماه اخير حملات به مسلمانان در غرب و خصوصا اروپا بيشتر شده، خاطر نشان كرد: چند هفته‌ي پيش در ميزگردي در دانشگاه هامبورگ با حضور نماينده‌ي مجلات اشپيگل واشترن و يكي از نمايندگان مجلس شركت كرده بودم كه نماينده حاضر از طرف مجله اشپيگل، فردي بود كه مقاله‌اي بر ضد مسلمانان با عنوان «مكه آلمان» نگاشته بود. وي در مقاله‌ي خود آورده است كه اسلام و مسلمانان به شدت درصدد تسخير غرب و خصوصا آلمان هستند و با ادامه‌ي چنين وضعي، چند وقت ديگر آلمان، مكه و شهر مقدس مسلمانان مي‌شود و هويت تاريخي و ارزش‌هاي فرهنگي آلماني‌ها را از بين مي‌برد.

بايد بين اسلام و مسلمانان تفكيك قائل شويم

قائم مقامي با بيان اين‌كه رهبر پروتستان‌ها نيز چندي پيش صريحا اظهار داشته بود كه ما با احكام اسلامي مشكل داريم، گفت: متاثر از همين گرايشات نيز روزنامه‌ها تزي را مطرح مي‌كنند كه تفكيكي ميان مسلمانان و اسلام وجود ندارد و اساسا مسلمان بد و مسلمان خوب معني ندارد. اين در حالي است كه يكي از ايده‌هايي كه ما در آلمان بر آن تاكيد مي كنيم، اين است كه بايد بين اسلام و مسلمانان تفكيك قائل شويم زيرا لزوما همه مسلمانان همواره نمي‌توانند بازگوكننده آموزه‌هاي اصيل اسلام باشند.

قائم مقامي با اشاره به ميزگرد خود در دانشگاه هامبورگ گفت: در آن جلسه نماينده‌ي مجله اشپيگل در ابتدا به صراحت عنوان كرد كه ما با يكديگر هيچ نقطه‌ي اشتراكي نداريم و صرفا براي مشاجره با شما آمده‌ايم. او معتقد بود اسلام آزادي‌هاي فردي را سلب مي‌كند و در دوره‌ي روشنگري، جايي براي اسلام وجود ندارد.

مدير مركز اسلامي هامبورگ ابراز داشت: پس از بحث‌هاي طولاني نهايتا او تغيير موضع داد و بر وجود نقاط اشتراكي بين اسلام و مسيحيت صحه گذاشت؛ البته همچنان معتقد بود كه مسايل اختلافي غيرقابل حل شدني نيز وجود دارد كه نبايد در ايجاد ديالوگ بين اديان به آن دامن زنيم.

هيچ عنصر غيرعقلاني و غيرقابل تفاهمي در اسلام وجود ندارد

قائم مقامي گفت: من به اين شخص گفتم اين منطقي است كه در مسير ايجاد ديالوگ بايد از مشتركات و نقاط قابل تفاهم بهره گيريم و مسايل غيرقابل تفاهم را مسكوت بگذاريم اما من معتقدم در مورد اسلام به هيچ‌وجه اين چنين نيست زيرا هيچ عنصر غيرعقلاني و غيرقابل تفاهمي در اسلام وجود ندارد كه قابل دفاع نباشد وحاضريم اين را ثابت كنيم.

وي گفت: اسلام ديني جاودانه است كه مكمل ديگر اديان است و معتقديم اگر فهم درست و بياني صحيح از اسلام وجود داشته باشد، نمي‌تواندغير عقلاني و غيرقابل تفاهم باشد.

اين پژوهشگر علوم اسلامي، بزرگ‌ترين مشكل با دنياي غرب را فقدان فضاي تفاهمي دانست و يادآور شد: تا حال حاضر به هيچ‌وجه شرايط كامل و قابل قبولي براي گفت‌وگوي منطقي با متفكران و روشنفكران غربي مهيا و ايجاد نشده است. ما هنوز سر يك ميز نشسته‌ايم و نتوانسته‌ايم يكديگر را براي نشستن بر سر يك ميز و شنيدن حرف يكديگر متقاعد كنيم.

نشاندن چند غربي سر ميزمذاكره وگمان اين‌كه زمينه تفاهم فراهم شد،غلط ‌انديشي درباره غرب است

به جاي ايجاد فضاي تفاهمي با نخبگان غربي، فرصت‌ها را ازدست مي‌دهيم وبه سوءتفاهمات دامن مي‌زنيم

وي عنوان كرد: نشاندن چند غربي بر سر ميز مذاكره و گمان اين‌كه زمينه‌ي تفاهم فراهم شده است، در حقيقت غلط ‌انديشي در مورد غرب است چرا كه بسياري از نخبگان غربي تحت تاثير فضاي وهمي و كاذب مي‌ترسند كه حتي وارد كشورهاي اسلامي شوند. در اين شرايط منطقي‌ترين راه اين است كه بتوانيم مخاطب را براي شنيدن حرف‌ها متقاعد كنيم نه اينكه فضا را به گونه‌اي مبهم، خشن و هراسناك كنيم كه بر سوءتفاهم‌ها بيفزايد. متاسفانه در بسياري موارد ما به جاي اينكه به ايجاد فضاي تفاهمي با نخبگان و متفكران غربي كمك كنيم، فرصت‌هاي موجود را نيز از دست مي‌دهيم و به سوءتفاهمات دامن مي‌زنيم.

قائم مقامي با بيان اين كه نبايد در برخورد با روشنفكران غربي حالتي تهاجمي و سلبي داشت تصريح كرد: تنها كاري كه بايد كنيم اين است كه صورت حقيقي و بدون پيرايه دين را به آنان عرضه كنيم. اين همان سخن امام رضا (ع) است كه فرمودند «اگر مردم خود حقيقت و زيبايي سخن ما را در يابند، آن را باور مي‌كنند».

مدير مركز اسلامي هامبورگ، با بيان دلايل مستدل در اين زمينه يادآور شد: قرآن وقتي از بعثت پيامبران سخن مي‌گويد، از آنان به عنوان برادر قوم خود ياد مي‌كند مثلا مي‌فرمايد : "الي ثمود اخاهم هودا". اين در حالي است كه اقوام پيامبران در آن زمان كافر بودند و مي‌فرمايد هيچ‌گونه رابطه‌ي برادري نسبي نيز بين آنان و پيامبران وجود نداشته است. قرآن كريم در آيه‌ي ديگر تصريح مي‌كند كه در ارتباط با پيروان ديگر اديان از نقاط اشتراك و زبان تفاهمي بهره گيريد «قل تعالوا الي كلمه سواء بيننا و بينكم».

اين پژوهشگر ديني اظهار داشت: اين شيوه رفتاري از اختصاصات قرآن كريم است و در متون ديگر اديان وجود ندارد. صرفا قرآن كريم است كه دگرانديشان خود را به وحدت بر سر نقاط مشترك فرا مي‌خواند، آن هم وحدت استراتژيك در مقابل وحدت تاكتيكي.

ديالوگي كه امروز برخي در پي آن هستند، گفت‌وگو براي تبليغ است نه گفت‌وگو براي تفاهم

قرآن كريم زبان تبليغ را مناسب ديالوگ نمي‌داند و برگفت‌وگو براي تفاهم پافشاري مي‌كند

قائم مقامي با تصريح بر اين‌كه رهبران اديان ديگر بعد از قرن‌ها تن به ديالوگ داده‌اند، به ايسنا گفت: آن ديالوگي را هم كه امروزبرخي از آنان در پي آن هستند، مسيونري و گفت‌وگو براي تبليغ است نه گفت‌وگو براي تفاهم.

وي ادامه داد: قرآن كريم هرگز زبان تبليغ و مسيونري را زبان مناسب ديالوگ نمي‌داند و مساله‌اي كه قرآن بر آن پافشاري مي‌كند، گفت‌وگو براي تفاهم است.

مدير مركز اسلامي هامبورگ، زبان مسيونري را داراي اشكال خواند و گفت: در اين نوع از گفت‌وگو هدف صرفا تسليم كردن مخاطب و متقاعد كردن او براي پذيرش نظر مقابل است.

وجود زبان مسيونري در برخي مبلغان اسلامي ناشي از تاثير آموزه‌هاي غيراسلامي ميان آنهاست

قرآن بر بلاغ مبين و اتخاذ زبان تفاهم تاكيد دارد

وي، وجود زبان مسيونري در برخي از مبلغان اسلامي را ناشي از تاثير آموزه‌هاي غيراسلامي در ميان آنان خواند و تصريح كرد: تنها چيزي كه قرآن در مقام گفت‌وگو با دگر انديشان و پيروان ساير اديان بر آن تاكيد مي‌كند، بلاغ مبين و اتخاذ زبان تفاهم است و اين از افتخارات اسلام است و بايد بر آن بباليم.

فقدان زبان تفاهمي در ديالوگ ميان اسلام و غرب موجب سوءتفاهم مخاطبان است

قائم مقامي، فقدان زبان تفاهمي در ديالوگ ميان اسلام و غرب را موجب سوءتفاهم مخاطبان عنوان كرد و ادامه داد: با اين وضع بسياري از واژگان‌ها و مصطلحات، مفاهيم اصلي خود را از دست داده‌اند؛ مثلا جهاد در ذهن ديگران به عنوان جنگ مقدس تداعي مي‌كند در حالي كه چنين واژه‌اي در اسلام وجود ندارد بلكه اين مساله از زشت‌ترين زشتي‌ها در اسلام است و پيامبر (ص) خود قرباني جنگ مقدس بوده است.

مدير مركز اسلامي هامبورگ، معناي حقيقي جهاد را دفاع مقدس خواند و گفت: رفتاري كه امروزه افراطيون و مشخصا وهابيون در سطح جهان دنبال مي‌كنند، دقيقا همان است كه گزاره‌هاي غيرواقعي را اثبات مي‌كند. ما نبايد با قاعده‌اي كه آنان براي ما تعيين كرده‌اند بازي كنيم و لازم است خودمان بر مبناي عقلانيت قواعد را تعيين كنيم.

قائم مقامي با اشاره به حضور خود در كشور آلمان اظهار داشت: بنده در آن‌جا به عنوان عضوي از جامعه‌ي آلماني عمل مي‌كنم و خود را متعهد به آن مي‌دانم و هرگز نبايد خارج از چارچوب قوانين آن كشور فعاليت كنم لذا طبق خواسته‌ي اسلام به ارزش‌هاي آن كشور احترام مي‌گذارم. بر اين اساس نمي‌توانم رفتاري در پيش گيرم كه قوانين مورد احترام آنان را زير پا گذارم يا به چالش بكشم و موجب سوءتفاهم شود.

وي با بيان اين‌كه من شخصيت سياسي نيستم، افزود: بنده اگر هم با مسايلي موجود در آن كشور مخالفت دارم بايد از مكانيزم‌هاي شناخته شده، عقلاني، منطقي، قانوني و با روش‌هاي دموكراتيك، آن را بيان كنم و اين يعني بهره‌گيري از بستر تفاهمي.

مدير مركز اسلامي هامبورگ گفت: سكولاريزم، اصل اساسي و هويت‌بخش جامعه‌ي اروپايي است و بنده به عنوان يك شخصيت مذهبي اين حق را به خود نمي‌دهم كه به عنوان شخصيت سياسي فعاليت كنم. اگر هم بعضا در مسايل سياسي اظهار نظر كرده و مي كنم با اين توجيه منطقي بوده است كه آن مسايل وجه و شان ديني داشته و ربطي به فعاليت‌هاي مذهبي بنده داشته است.

بزرگ‌ترين ضربه‌زنندگان به اسلام برخي از مسلمانان هستند

قائم مقامي در پاسخ به اين سوال ايسنا كه به نظر شما چرا اسلام با وجود فضاي باز اطلاعاتي نتوانسته است به گفتمان غالب تبديل شود و اتفاقا از اين فضا متضرر نيز شده است، ابراز داشت: يك اصل اساسي وجود دارد كه اسلام به هيچ‌وجه آسيب‌پذير نخواهد بود و اتفاقا يكي از معجزات اسلام اين است كه با اين‌كه بزرگ‌ترين ضربه‌زنندگان آن برخي از خود مسلمانان هستند كه با رفتارهاي غير اسلامي خود به تخريب چهره اسلام كمك كرده‌اند اما اسلام همچنان با صلابت به دليل برخورداري ازعقلانيت كامل و معنويت عميق اثرگذار بوده و نقش‌آفريني مي‌كند.

وي گفت: واقعيت آن است كه كم‌كاري عمدتا از ناحيه‌ي سخنگويان ديني است و آنان در برخي موارد به رسالت ديني خود عمل نكرده‌اند. ما كمترين خدمتي كه مي‌توانيم به اسلام كنيم اين است كه صادقانه به اين كم كاري اعتراف كنيم.

مدير مركز اسلامي هامبورگ ادامه داد: البته اسلام، مخالفاني دارد كه مورد تهاجم آنان قرار مي‌گيرد ولي استناد همه مشكلات به آنها، معقول نيست.

اگر اسلام آن‌گونه كه هست، معرفي شود، وضعيت بسيار متفاوتي را شاهد خواهيم بود

وي با تاكيد بر اين‌كه درستي عمل طرفداران انديشه‌ي اسلامي و خصوصا مفسران و توزيع‌كنندگان آن، تعيين‌كننده‌ي اصلي است خاطر نشان كرد: من معتقدم اگر اسلام آن گونه كه هست، معرفي شود، وضعيت بسيار متفاوتي را شاهد خواهيم بود. ضمن اين‌كه برخلاف سخن تهمت‌زنندگان، ما هرگز درصدد مسلمان كردن كسي نيستيم. ما وظيفه‌ي آگاهي‌بخشي ديگران را داريم ولي اين بدان غرض نيست كه ديگران مانند ما فكر كنند. اسلام صرفا مي‌خواهد شرايط براي ايمان‌ورزي مومنان و مسلمانان وجود داشته باشد و ديگران نيز مبتني بر آگاهي و شناخت نسبت به اسلام داوري كنند.

روشنفكري ديني، حيات جدي خود را با انقلاب اسلامي آغاز كرد

قائم مقامي در پاسخ به اين كه چرا در داخل كشورمان در تبيين دين به نقطه‌ي مطلوبي نرسيده‌ايم، اظهار داشت: بدون ترديد، من آينده‌ي روشني را براي كشورمان مي‌بينم زيرا اگر به نقطه‌ي مطلوب نرسيده‌ايم وليكن به بسياري از جايگاه‌هاي مطلوب دست يافته‌ايم. بسياري از منتقدان روشنفكري خصوصا روشنفكران ديني خود مديون انقلاب اسلامي هستند زيرا اگر انقلاب نبود معلوم نبود خود آنان در چه وضعي بودند و اصلا روشنفكري ديني، حيات جدي خود را با انقلاب اسلامي آغاز كرد كه اين يك واقعيت غير قابل انكار است.

مدير مركز اسلامي هامبورگ با بيان اين‌كه آزمون و خطاها فوايد زيادي براي ما داشته است، خاطر نشان كرد: ما نبايد فقط طرف خالي ليوان را مشاهده كنيم. زماني مقام معظم رهبري تعبيري بسيار زيبا داشتند كه فرمودند «انقلاب ما هم ريزش داشته است و هم رويش» و بايد متوجه باشيم كه چنين وضعي لازمه‌ي هر انديشه‌اي است و امري عادي در همه فرايندهاي جهاني است.

در جهت تعميق فكر ديني و تبيين عميق آموزه‌هاي ديني بسيار كم كار كرده‌ايم

قائم مقامي گفت: البته قطعا ما مي‌توانستيم بهتر از اين عمل كنيم زيرا ما در جهت تعميق فكر ديني و تبيين عميق آموزه‌هاي ديني بسيار كم كار كرده‌ايم.

وي با بيان اين مطلب كه ما در سطح نخبگاني موفق‌تر از سطح عمومي بوده‌ايم، گفت: اين يكي از اشكالات بزرگ ما بوده است.

مدير مركز اسلامي هامبورگ در پاسخ به اين سوال ايسنا كه برنامه‌هايي مانند برخورد با بدحجابي در سطح شهر تا چه حد مي‌تواند در اسلامي‌تر كردن جامعه و نسل جديد تاثيرگذار باشد؟ اظهار داشت: آن‌چه به طور كلي مي‌توانم بگويم اين است كه ما بايد به يك مساله مهم به شدت پايبند باشيم و آن را تمرين كنيم و آن اين است كه از مطلق‌گويي بپرهيزيم. ما نبايد در قضاوت‌هايمان در مسايل، خصوصا رخدادهاي اجتماعي مبتلا به منطق ستيز يا ستايش باشيم.

اين محقق علوم اسلامي با تاكيد بر اين‌كه ترديدي در لزوم حساسيت در نمادها و سمبل‌هاي ظهور يافته در جامعه وجود ندارد، عنوان كرد: اين مساله الان در خود غرب از مسايل اساسي است و دليل مخالفت آنها با حجاب نيز همين امر است.

مدير مركز اسلامي هامبورگ، با بيان اين‌كه يكي از اشكالات ما در غرب‌شناسي اين است كه آنان را همان‌طور كه دلخواه ماست تعريف مي‌كنيم و از همان منظر نيز مورد ارزيابي قرار مي‌دهيم نه آن‌گونه كه واقعا هست، گفت: امروز با حجاب در غرب به عنوان يك سمبل اسلامي مبارزه مي‌شود وگرنه اگر حجاب به عنوان يك حكم اسلامي تلقي شده بود، آنان در منطق دفاعي خود نمي‌توانستند با آن مبارزه كنند چون كه قانون آنان مبتني بر آزادي اديان تدوين شده است.

وي ادامه داد: آنان با اين توجيه كه در جامعه‌ي سكولاريستي نبايد نمادها و سمبل‌هاي ديني ظهور داشته باشد، به مبارزه با حجاب پرداخته‌اند. در حالي كه برخلاف نظر آنان، حجاب به هيچ‌وجه سمبل اسلامي نيست و يك حكم اسلامي است و هيچگاه مانند صليب كه سمبل مسيحيت است، نيست.

وي تصريح كرد: گاه در برخي موارد حساسيت غربي‌ها به نمادها و سمبل‌ها خيلي بيشتر از آن چيزي است كه در كشورهاي اسلامي مثل ايران مشاهده مي‌شود.

مدير مركز اسلامي هامبورگ، در ادامه گفت‌وگو با ايسنا در پاسخ به اين آيا در سخنراني‌هاي خود موضعي در مورد هولوكاست داشته است؟ گفت: بدون شك بنده در سطح يك مورخ نيستم كه بخواهم در مورد هولوكاست قضاوتي تاريخي داشته باشم.

وي ادامه داد: بنده به دو جهت به خود اجازه نمي‌دهم در اين باره وارد بحث شوم. 1- اين‌كه مساله‌ي هولوكاست در غرب به عنوان يك ارزش اجتماعي و نماد هويت غرب جديد درآمده است. 2- در آن‌جا اين مساله عنوان يك قانون رسمي مانند ساير قوانين جاري در اين كشورهاست كه هر شهروند اروپائي ملزم به رعايت عملي آن است.

قائم‌مقامي اضافه كرد: از جهت فردي هم اين مساله برايم اهميت ندارد زيرا در اصل مساله‌ي هولوكاست هيچ‌كس حرفي ندارد و فقط در نحوه و تعداد افراد كشته شده حرف است كه به نظرم پرداختن به آن لازم نيست. آنچه مورد اهميت است اين است كه عده‌اي از يهوديان در آن زمان به طور قطعي كشته شده‌اند و اين خود جاي تاسف دارد زيرا طبق منطق قرآن كريم حتي اگر يك انسان كشته شود مانند آن است كه حيات همه‌ي انسان‌ها به خطر افتاده است.

مدير مركز اسلامي هامبورگ، با تاكيد بر اين‌كه من موظفم بر اساس باورهاي مخاطبم، زبان تفاهمي استخدام كنم، بيان داشت: وقتي مساله‌اي در ذهن مخاطب من قطعي است من با فرض همين قطعيت مي‌توانم پيام خود را به بهترين شكلي به او برسانم، پس مورد ترديد قرار دادن آن مسلمات، نفعي نخواهد داشت. آن‌چه كه مهم است نتايج و آثاري است كه از اين واقعه مترتب مي‌شود و نه اصل خود واقعه. ما نبايد در ابتدا مسلمات آنها را زير سوال ببريم همانطور كه ما در ايران نمي‌پذيريم كه آنها در موضع تفاهمي با ما مسلمات اعتقادي و قانوني ما مثل مساله ولايت فقيه را زير سوال ببرند.

وي اضافه كرد: ما بايد با يادآوري چنين فاجعه‌اي نگذاريم چنين فاجعه‌اي دوباره تكرار شود اما اين‌كه بحث كنيم نحوه‌ي آن به چه صورت است حداقل براي كسي در جايگاه من هيچ نفع و ضرورتي ندارد.

مدير مركز اسلامي هامبورگ تصريح كرد: حق جهان غرب است كه مساله‌ي هولوكاست را زنده نگه دارد ولي من بارها گفته‌ام كه اين بدان معني نيست كه صرفا خاطره‌ي تاريخي را زنده نگه دارند بلكه بدان معني است كه از پيدايش زمينه‌هاي تكرار آن جلوگيري كنيم و اين ديگر به يهوديان نيز اختصاص نخواهد داشت بلكه هيچ انساني نبايد قرباني خشونت و نژادپرستي شود.

نبايد بگذاريم مسلمانان قربانيان هولوكاستي جديد شوند

وي با تصريح بر اين‌كه زنده نگهداشتن هولوكاست در حال حاضر بدين معني است كه نبايد بگذاريم مسلمانان قربانيان هولوكاستي جديد و موضوع تكرار اين واقعه تلخ تاريخي باشند، افزود: هولوكاست يك شبه اتفاق نيفتاده بلكه با تبليغات رسانه‌يي و مطبوعاتي و زمينه‌سازي‌هاي فكري و فرهنگي همراه بود.

اسلام‌هراسي امروز در تبليغات غربي‌ شبيه يهودي‌هراسي در گذشته غرب است

قائم مقامي گفت: اسلام‌هراسي امروز كه در تبليغات غربي‌ صورت مي‌گيرد شبيه يهودي‌هراسي است كه در گذشته غرب رخ داد و نتيجه‌اش آن شد كه آن فاجعه‌ي انساني به وقوع پيوست.

مدير مركز اسلامي هامبورگ، ديدگاه خود در مورد هولوكاست را مورد استقبال يهوديان برلين عنوان كرد و افزود: آنان در بيانيه‌اي در استقبال از نظر ما صريحا اعلام كردند كه ما با برادران مسلمان خود مشكلي نداريم و جو اسلام‌هراسي موجود همان فضاي يهودي‌هراسي و يهودستيزي در گذشته است و اسلام‌ستيزي عين يهودي‌ستيزي است و همه بايد با تكرار آن مقابله كنيم.

قائم مقامي در بخش پاياني گفت‌وگو با ايسنا درباره‌ي اقدامات مركز اسلامي هامبورگ در راستاي تئوريزه كردن ايده‌ي گفت‌وگوي تمدن‌ها و تبديل آن به نظريه اظهار داشت: ما به طور مشخص با توجه به تعريف كاري كه داريم، تمركزمان عمدتا بر روي بحث گفت‌وگوي اديان است و با يك مهندسي فكري وارد اين عرصه شده‌ايم؛ اگر چه نتيجه هر دو ايده يكي است. در اين مهندسي فكري يكي از نقاط اصلي تاكيدها، هدفمند كردن گفت‌وگوي اديان و خارج ساختن آن از سرگرداني و بي‌هدفي و همچنين متمايز كردن از «گفت‌وگوهاي ضد گفت‌وگو»ست.

وي اضافه كرد: واقعيت اين است كه در مواردي مشاهده كرديم كه گفت‌وگو به صورت يك پز اخلاقي و يك ژست سياسي درآمد، بدون آنكه هدف مشخصي را دنبال كند، گاهي نيز گفت‌وگو توسط برخي رهبران متعصب ديني با هدف مسيونري انجام مي‌گيرد. به همين دليل ما در مقابل، گفت‌وگو براي تفاهم را مطرح كرده‌ايم.

وي گفت: پس از دوره‌اي كه مرحوم شهيد بهشتي در مركز اسلامي هامبورگ حضور داشتند، در بخشي از كاركردهاي برون‌اسلامي اين مركز يك نوع توقفي ايجاد شده بود و بيشتر روي وجه درون‌اسلامي آن هم بعضا با تمايلات مليت ايراني و مخاطب ايراني متمركز شده بود.

مدير مركز اسلامي هامبورگ گفت: به فضل و لطف الهي در سال‌هاي اخير در اين حوزه نتايج قابل توجهي به دست آمده است و با برنامه‌ريزي‌هايي كه شده، اين مركز توانسته است در بسياري از مناسبات مربوط به جامعه مسلمانان اروپا تاثير گذار باشد.

بزرگ‌ترين مشكل عرصه‌ي گفت‌وگوي بين اديان درجهان، تعريف گفت‌وگو،هدف از آن و زبان تفاهمي است

وي افزود: يكي از عناصر اصلي اين مهندسي فكري در بخش مخاطب غيرمسلمان، تعريف گفت‌وگو و هدف از آن و نيز يافتن زبان تفاهمي در آن بوده است و اين بزرگ‌ترين مشكلي است كه بنده در عرصه‌ي گفت‌وگو در بين اديان در عرصه‌ي جهاني مشاهده كرده‌ام.

مدير مركز اسلامي هامبورگ گفت: ايده‌ي مطرح ما در اين زمينه، گفت‌وگو براي تفاهم است و تفاهم نيز با زبان تفاهم حاصل مي‌شود و نه زبان ديگر.

وي با بيان اين‌كه سابقه‌ي گفت‌وگو بين اديان از نظر تاريخي بسيار كوتاه است، اظهار داشت: البته زمينه‌ي گفت‌وگو از طرف مسلمانان با استفاده از آموزه‌هاي ديني هميشه فراهم بوده اما مسيحيان پس از صدور اعلاميه‌ي واتيكان در حدود 40 سال پيش گفت‌وگو با اسلام و ساير اديان را آغاز كردند.

گفت‌وگوي اديان هم‌اكنون دوران عدم بلوغ خود را سپري مي‌كند

قائم مقامي با تصريح بر اين‌كه گفت‌وگوي اديان هم‌اكنون دوران عدم بلوغ خود را سپري مي‌كند، به ايسنا گفت: نبايد با زبان الهيات و تبليغ وارد گفت‌وگو شويم. با گذشت بيش از 40سال از گفت‌وگوهاي رسمي اسلام و مسيحيت هنوز به نتيجه نرسيده‌ايم بلكه احساس هراس طرفين بيشتر شده و متاسفانه در برخي موارد دشمني‌هاي پنهان نسبت به يكديگر شكل گرفته است.

لبخندها در گفت‌وگوهاي بين اديان زياد شده ولي دشمني‌هاي پنهاني نيز شكل گرفته است

مدير مركز اسلامي هامبورگ اضافه كرد: در گفت‌وگوهاي بين اديان، لبخندها زياد شده ولي در برخي موارد دشمني‌هاي پنهان نيز به موازات آن شكل گرفته است. دليل آن، اين است كه هر يك از طرفين درصدد آن است كه بتواند ياران بيشتري جذب كند و ضربه‌ي بيشتري وارد كند و از نقاط ضعف طرف مقابل بهره گيرد.

وي تاكيد كرد: بحث الهياتي و مسيونري اشكالي ندارد ولي جاي آن در مراكز آكادميك است و نبايد در گفت‌وگوي عمومي اديان كه فرايندي اجتماعي است نه الهياتي و بايد عنصر اصلي آن زبان تفاهمي باشد، انگيزه‌هاي مسيونري وارد شود.

قائم مقامي گفت: گفت‌وگوي اديان بايد در روابط و مناسبات اجتماعي تاثير مثبتي بر جاي گذارد و شرايط را براي زيست مسالمت‌آميز و تكثر توأم با تفاهم فراهم كند و اين با زبان الهياتي امكان‌پذير نيست و بايد با زبان متناسب خود كه همان زبان تفاهم است صورت گيرد. ما در گفت‌وگوي اديان بايد به مخاطب اين اطمينان را بدهيم كه به ايمان و جوهر اعتقادي آنان آسيبي نرسد.

بايد منشوري مشترك ميان اديان تدوين شود

مدير مركز اسلامي هامبورگ ادامه داد: بايد مساله را در سطح عمومي‌تر مطرح كنيم و بر همين اساس معتقديم بايد منشوري مشترك ميان اديان تدوين شود و ما در مركز اسلامي هامبورگ در بخش فعاليت‌هاي بين‌الاديان هم‌اكنون بر روي اين مساله متمركزيم تا بتوانيم به لطف الهي منشور مقدس بين‌الاديان را تهيه و پيشنهاد كنيم.

دين در برخي موارد بر ضد اغراض و اهداف اصلي‌اش به كار گرفته شده است

وي گفت: منشور مقدس بايد مبتني بر آموزه‌هاي مشترك همه‌ي اديان باشد و بحث‌هايي چون صلح، عدالت، اخلاق، محيط زيست و... در آن گنجانده شود و نتيجه آنكه بايد از دين به عنوان قدرتي براي ساختن جهاني بهتر استفاده كنيم كه اين پتانسيل بي‌ترديد در اديان وجود دارد ولي متاسفانه تا به حال به صورت حاشيه‌اي بدان توجه شده است و سعي شده، حل مشكلات در حوزه‌ها و عرصه‌هاي برون‌ديني پيگيري شود و از اين تأسف بارتر اين‌كه در برخي موارد دين بر ضد اغراض و اهداف اصلي‌اش به كار گرفته شده است.

لینک به منبع خبر