مراسم عزاداری و سوگواری حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) د ر دهه نخست محرم از روز پنجشنبه اول ژانویه به مدت 8 شب با شکوه و عظمت خاص و با حضور هزاران تن از مسلمانان و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت (ع) با ملیتهای مختلف در مرکز اسلامی هامبورگ برگزار گردید . کثرت و ازدحام جمعیت خصوصاً در شب های تاسوعا و عاشورا و روز عاشورا بگونه ای بود که به دلیل پربودن همهء سالنهای مرکز اسلامی ، انبوه جمعیت در راهروها و در حیاط و صحن مسجد به عزاداری پرداختند. 

 علاوه بر آن ، مرکز اسلامی هامبورگ برپا کننده و میزبان مراسم عزاداری برای دیگر مسلمانان بود. در این مراسم مسلمانان عرب زبان و اردو زبان نیز هر یک به طور جدا گانه در مرکز اسلامی هامبورگ به برپایی مراسم عزاداری پرداختند.

در این مراسم که به مدت هشت شب برگزار گردید ، آیت الله سید عباس حسینی قائم مقامی رئیس مرکز اسلامی هامبورگ و نیز حجت الاسلام والمسلمین سید محمد ناصر تقوی به ایراد سخن  پرداختند و مداحان اهل بیت نیز با ذکر مصیبت به شرح بخشی از وقایع تاسوعا و عاشورا پرداخته و عزاداران حسینی با سوگواری و سینه زنی یاد و خاطرهء حماسهء خونین تاسوعا و عاشورای حضرت حسین بن علی (ع) را گرامی داشتند. در میان عزاداران حسینی چیزی که بیش از همه جلوه می نمود حضور انبوه جوانان و نوجوانان سیاه پوش و عزادار بود که با تشکیل گروه های نوحه خوانی و سینه زنی به این مجلس معنویت و زیبایی خاصی بخشیده بودند.

شب و روز عاشورا ی حسینی

در مراسم شب عاشورای حسینی بعد از اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء و قرائت زیارت عاشورا ، آیت الله سید عباس حسینی قائم مقامی رئیس و امام مرکز اسلامی هامبورگ ضمن تسلیت ایام شهادت سالار و سرور شهیدان حضرت امام حسین (ع)، با طرح این سؤال که « آیا این نوع عاطفه ورزی ها و ابراز احساسات در رابطه با مقولات دینی و مشخصاً مراسم سوگواری حضرت ابا عبدالله الحسین با عقلانیت و اندیشه مطابقت دارد یا خیر ؟ » ، با اشاره به آیات قرآن کریم و روایات به تبیین و تشریح این موضوع پرداخت و گفت :    

ابراز عواطف و احساسات در انسان در نسبت با عقلانیت و اندیشه از سه حالت خارج نیست ، قسم اول ابراز احساسات و عواطفی که در نسبت با عقلانیت یک ارتباط خنثی و بی طرف دارد و عقلانیت انسان نه آن را رد می کند و نه تایید و نسبت به آن بی تفاوت است. مانند عموم احساساتی که انسان تحت تاثیر هیجانات عاطفی از خود ابراز می دارد مثل تحسین کردن افراد یا متاثر شدن  از حوادث ناگوار زندگی که این کنش و واکنش های احساسی انسان در نسبت با عقلانیت به خودی خود و به صورت طبیعی ،  یک نسبت خنثی می باشد. قسم دومی از احساس ورزی ها نیز وجود دارد که در تضاد با عقلانیت و تفکر و اندیشه است مثل برخی ابراز محبت ها که با مصالح و منافع محبوب منافات دارد و طبیعتا وقتی در ترازوی عقلانیت مورد سنجش قرار می گیرد نفی می شود.   

و یک نوع دیگر از احساس ورزی ها وجود دارد که عقلانیت و تفکر نه تنها آن را رد نمی کند بلکه آن را مورد تاکید و تایید نیز قرار می دهد و آن احساسات و عواطف بر آمده و نشأت گرفته از عقل و اندیشه است و اصل  این سوگواری ها و اظهار عاطفه ها نسبت به امام حسین (ع) که برآمده و نشات گرفته از معرفت و عقلانیت است نیز  می تواند  از همین دسته باشد. این سوگواری ها نه تنها دور از عقلانیت نیست بلکه یک فرایندی است که مبدأ آن تفکر ، اندیشه و عقلانیت است ، و در مرحلهء تکاملی به قلب رسیده و در نهایت تبدیل به احساس شده است.

آگاهی و معرفت هنگامی به کمال می رسد که منشا اقدام و عمل شود ، اگر بخواهیم فرایند اقدام و عمل را تحلیل کنیم ابتدا اندیشه کردن است ، این اندیشه باید به یک علاقه و شوق تبدیل شود تا منجر به عمل گردد . شوق یعنی برانگیختی احساسی و عاطفی و تا زمانیکه تفکر و اندیشه با احساس و عاطفه مطابق و هماهنگ نباشد نمی تواند انگیزهء عمل را ایجاد کند. ما تا زمانی که با ارزشها ونیکی ها پس از پیوند عقلانی ، یک پیوند عاطفی نیز  برقرار نکنیم این ارزشها و نیکی ها نمی توانند منشا نتیجه و عمل خوب گردند.

علم برای اینکه منشا عمل شود باید از عقل به قلب و دل برسد اما این ابتدای کار است و در مراحل کمالی رفته رفته انسان به جایی می رسد که یک شاهرایی از عقل به سوی قلب باز می شود و رفتار انسان همیشه دارای وجه عقلانی و قلبی می شود و با تکرار این رفتار فاصله میان عقل و قلب کوتاهتر و کوتاهتر می شود تا اینکه عقل می شود قلب و قلب می شود عقل و در واقع احساس عین اندیشه و اندیشه عین احساس می شود.

یکی از بحثهای چالشی که در تاریخ اندیشه وجود دارد جدال بین عشق و عقل است و نهایتا اهل دل و معرفت عشق را ترجیح میدهند اما این جدال مخصوص انسانهای معمولی است. در شخصیت های کامل که به اوج کمال انسانی رسیده اند و الگوی انسان کامل می باشند چنین جدالی وجود ندارد. و لذا در امام حسین (ع) نیز جدال عقل و عشق نبوده است بلکه در  انسان کامل که عقل و عشق یکی می شود و لذا هر کاری که انجام می دهد هم منطبق با عشق و هم منطبق با عقل است و همچنین در مراحل کمالی انسان  فاصله ای بین علم وعمل نیز وجود ندارد و وجودش یکپارچه عقل و یکپارچه قلب و عشق است.

و از دیگر سوی ، آنچه را که می اندیشد عمل می کند و آنچه را که عمل می کند می اندیشد. بنابر این در دایرهء وجودی انسان رشد یافته ، میان عقل و عشق و میان علم وعمل ، سلزگاری و هماهنگی برقرار است  و این انسان دیگرفقط یک انسان خوب نیست و تنها عمل خوب انجام نمی دهد بلکه عین خوبی می شود و در  امام حسین (ع) نیز فاصلهء بین عقل و قلب و فاصلهء میان اندیشه و عمل را برداشته شده است و اینکه برخی از اهل معرفت مثل عمان سامانی در اشعار با بیانات خود ، از جدال عقل و عشق در روز عاشورا سخن می گویند یک بیان ذوقی و خطابی است ولی با حقیقت وجودی انسان کاملا تفاوت دارد.

جدال وقتی ایجاد مسی شود که دوگانگی وجود داشته باشد ولی آنگاه که انسان به تعادل کامل برسد و از یک نظم و هارمونی درونی برخوردار شود ، هرگونه جدال از درون او رخت بر می بندد. هماره اختلال های رفتاری انسان ناشی از عدم تعادل درونی اوست که هر زمان به یک سو کشیده می شود و وسوسه های شیطانی هم در همین میانه اختلالی که رخ می دهد و در میانهء جدال میان گرایش های درونی انسان کارساز و مؤثر واقع می شود . مثلا وقتی میان احساس و اندیشهء انسان فاصله و دوگانگی باشد ، شیطان می تواند در همین مسیر دست اندازی کند و معادله را به نفع خود بر هم بزند اما به میزانی که انسان به رشد و تعادل برسد کشمکش های درونی او کمتر شده و از امکان تاثیر وسوسه گری های شیطان کاسته می شود .

و اینکه در روایات می بینیم که در مورد حضرت زهرا (س) می فرماید « خداوند با رضایت فاطمه (س) راضی می شود و از خشم او به خشم می آید . » دقیقاً از آن روست که فاطمه به اوج تعادل رسیده است و میان عقل و احساس او و میان اندیشه و رفتار او دوگانگی و جدال وجود ندارد و به مقام اطمینان رسیده است . قائم مقامی آنگاه در ادامهء بحث از آموزه های مدرسه ء کربلا افزود :   

 امام حسین (ع) در جریان واقعه کربلا از آغاز تا پایان انبوه متراکمی از ارزشها و صفات بارز اخلاقی را به تصویر می کشد و این عزاداریها و اشکهایی که ما امروز برای ابا عبدالله (ع) و اهل بیت (ع) می ریزیم به معنای یک پیوند عمیق احساسی و اندیشگی انسان و یک پیوند عمیق فکری و عاطفی با آرمانها و ارزشهایی است که امام حسین (ع) برای آن جان سپرد و برای آن قیام کرد.    

بعد از سخنرانی عاشقان ابا عبدالله الحسین (ع) به برپایی مراسم سوگواری و عزاداری پرداختند. 

لینک به منبع خبر